سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایران فردا

 

به راستی چرا بلورهای برف شش پر و متقارن و سفید هستند؟
برای پاسخ به این سوال باید داستان زندگی یک دانه برف را دانست.

داستان زندگی دانه برف، از ابر آغاز می‌شود، از زمانی که یک قطره بسیار ریز ابر یخ زده و به یک ذره کوچک یخی تبدیل می‌شود.

زمانی که بخار آب روی سطح ذره یخ شروع به سخت شدن می‌کند، به سرعت در این یخ کوچک چند وجه ایجاد و به یک شش وجهی تبدیل می‌شود.

ذره یخ تا مدتی این شکل شش وجهی را حفظ می‌کند اما به تدریج که بلور بزرگتر و بزرگتر می‌شود، از هر یک از وجوه این شش وجهی شاخه‌ای بیرون می‌آید. از آنجا که شرایط جوی (یعنی دما و رطوبت) در همه نقاط این بلور کوچک یکسان است، هر شش شاخه جدید، تقریبا به یک اندازه رشد می‌کنند.

بلور برف در حالیکه بزرگتر می‌شود، در داخل ابر با باد به اینسو و آنسو می‌رود و به همین دلیل است که در طول زمان، با دماهای مختلفی روبرو می‌شود.

اما رشد کریستال تا حد بسیار زیادی به میزان دما مربوط می‌شود و از آنجا که هر شش شاخه بلور در هر زمان در شرایط مساوی قرار دارند، همه آنها به یک شکل رشد می‌کنند.

نتیجه نهایی این روند، ایجاد ساختاری شش شاخه و متقارن است. باید توجه داشت که چون هر بلور برف مسیری خاص خود را در ابر می‌پیماید، هر یک شکل خاص خود را پیدا می‌کنند.


** چه چیزی باعث همزمانی رشد شش بازوی کریستال برف می‌شود؟
هیچ چیز. همانطور که قبلا اشاره شد هر یک از بازوهای دانه برف مستقلا رشد می‌کند اما از آنجا که نقاط مختلف هر بلور اولیه برف درشرایط مساوی دمایی قرار دارد، این رشد همزمان و برابر صورت می‌گیرد.

شاید این موضوع عجیب و باورنکردنی به نظر برسد اما شاید اشاره به یک نکته، این موضوع را باورکردنی کند: در واقع بلورهای برف چندان کامل متقارن نیستند. برای اطمینان به زیر برف بروید و خودتان آزمایش کنید.

به ندرت ممکن است کریستالی کاملا متقارن پیدا کنید.


** دانه برف چرا شش بازو دارد؟
علت این امر به خصوصیات هندسه شش ضلعی شبکه بلور یخ برمی‌گردد. اما این شبکه ابعاد مولکولی دارد و پی بردن به این موضوع که این تقارن در ابعاد نانو چگونه به ساختار یک کریستال برف که به مراتب بزرگتراست، منتقل می‌شود، کار ساده‌ای نیست.

اما بطورکلی باید گفت ایجاد بازو در دانه برف از طریق "تشکیل وجوه" (
? facetingیا ایجاد ساختاری مانند جواهرات تراش داده شده) صورت می‌گیرد.

این وجوه بدون نیاز به نیروی خاصی تشکیل می‌شوند که علت آن، نحوه قرار گرفتن مولکول‌ها در داخل شبکه دانه برف است. در فرآیند تشکیل وجوه است که دانه ابتدایی برف به یک شش وجهی تبدیل می‌شود که ساختاری بزرگتر با یک تقارن شش بری است. در نهایت، بازوها از گوشه‌های شش ضلعی بیرون می‌آیند و وجود شش گوشه اساس به وجود آمدن شش بازوست.

فرآیند "تشکیل وجوه" نشان می‌دهد که هندسه مولکول آب چگونه به هندسه یک کریستال درشت برف منتقل می‌شود.


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/28ساعت 3:6 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

قتل پیامبر  

قریش پیوسته در صدد کشتن رسول خدا (ص) بود و براى رسیدن به این هدف راه هاى مختلف آن را به شور مى گذاشت و هر بار نقشه اى را تجربه مى کرد و تصمیمى اتخاذ مى نمود تا آنکه در آخرین نشستى که در دار الندوه داشتند . ابلیس ‍ ملعون در قیافه مرد یک چشم از تیره ثقیف (مقصود مغیره بن شعبه است) در آن مجلس شرکت جست با حضور او اطراف و جوانب قصه و احتمالات موجود ، بدقت بررسى شد. سرانجام به اتفاق آرا بر آن شدند تا براى از میان بر داشتن پیامبر خدا (ص) باید از هر تیره قریش یک نفر به همکارى دعوت شود و سپس همگى با شمشیرهاى برهنه و هماهنگ بر او حمله برند و در جا خونش را بریزند و با این کار (گذشته از اینکه از وجود او آسوده خواهند شد) موضوع خونخواهى او نیز بکلى پایمال خواهد شد ، چرا که اولیاى دم قادر نخواهند بود که با همه تیره هاى قریش درگیر شوند. از سوى دیگر قریش بیز به خاطر حمایت از افرادش ، از تسلیم و تحویل خاطیان ممانعت خواهد کرد. در نتیجه درخواست قصاص و خونخواهى بستگان پیامبر بى پاسخ خواهد ماند فرشته وحى فرود آمد و پیامبر خدا (ص) را از تصمیم قریش آگاه ساخت و حتى جزئیات این نقشه را که در چه ساعتى و در کدام شب خواهد بود فاش ساخت و از او خواست تا در آن شب ، شهر مکه را به سمت غار ثور ترک گوید. شب حادثه رسول خدا (ص) مرا نزد خویش فرا خواند و فرمود مردانى از قریش در اندیشه قتل من نقشه کشیده اند. . که این دستورخداست. تو امشب در بستر من بخواب تا من از مکه دور شوم گفتم : بسیار خوب اى فرستاده خدا ! چنین خواهم کرد. سپس در بستر خوابیدم. پیامبر خدا (ص) در بگشود و از منزل خارج شد مشرکان در اطراف خانه او ، در پى اجراى نقشه پلید خود به انتظار سپیده صبح کمین کرده بودند. . رسول خدا (ص) با تلاوت این آیه « و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاغشیناهم فهم الیبصرون » از پیش و پس ، (راه خدا را) بر آنها بستیم و بر چشمشان هم پرنده افکندیم که هیچ (راه حق را) نبینند. (سوره یس 9) از مقابل چشمان باز و خیره آنها به سلامت گذشت. در بین راه با ابابکر که به انگیزه خبرگیرى از منزل خارج شده بود ، برخورد مى کند چرا که او از توطئه قریش آگاه . گشته بود ! رسول خدا (ص) وى را با خود همراه ساخت پس از طلوع فجر ، مشرکان به درون خانه یورش آوردند. . آنها ابتدا مرا با آن حضرت اشتباه گرفتند. اما پس از اینکه من از جاى برخاستم و در مقابلشان فریاد کشیدم ، مرا شناختند و گفتند : على !؟ گفتم : آرى على هستم پس محمد کجاست ؟ از شهر شما خارج شده به کجا؟ خدا مى داند سپس آنها مرا رها کردند و در جستجوى رسول خدا (ص) خانه را ترک گفتند در بین راه به ابوکرز خزاعى که در ردیابى و شناساى جاى پاى اشخاص مهارتى بسزا داشت ، برخورد مى کنند و از وى مى خواهند تا در یافتن رسول خدا (ص) آنها را یارى دهد ردیاب ، ابتدا جاى پاى آن حضرت را که در خانه اش وجود داشت (به عنوان نمونه) شناسایى کرد و سپس گفت این جاى پاى محمد است به خدا سوگند این قرین همان قدمى است که در مقام ابراهیم هست . . . او پس از شناسایى به تعقیب پرداخت و دنبال اثر پاى پیامبر را گرفت تا رسید به همان مکانى که ابوبکر با رسول خدا (ص) همراه شده بود آنگاه گفت : شخصى از اینجا به محمد پیوسته و او را همراهى کرده است و این جاى پا مى رساند که آن کس باید ابو قحافه یا فرزند او ابوبکر باشد. !خزاعى به نشانى آن آثار ، راه غار را پیش گرفت و رفت تا به غار رسید که دیگر اثرى از جاى پا نبود خداوند کبکى را به در غار گماشته بود که از تخم خود حضانت مى کرد و عنکبوتى را واداشته بود تا با تنیدن تارهاى خود ، پوششى بر سطح ورودى غار ایجاد نماید. (با دیدن این صحنه) ردیاب در حیرت شد و گفت: محمد و همراهش ، از اینجا به بعد حرکتى نداشته اند. حال یا آن دو به آسمان پر گشوده اند و یا اینکه در دل زمین فرو شده زیرا همان طور که مى بینید ، این در غار است که تافته هاى عنکبوت را همچنان (دست نخورده) حفظ کرده است. اگر آنها به درون غار رفته بودند ، تارهاى عنکبوت درهم ریخته بود افزون بر این ، کبکى که در غار از تخم (و جوجه) خود حضانت مى کند ، خود شاهد دیگرى است که آنها درون غار نرفته اند. بدین ترتیب مشرکان از وارد شدن به درون غار منصرف شدند و به منظور دست یافتن به رسول خدا (ص) در کوه هاى اطراف پراکنده شدند .


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/28ساعت 3:5 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

حمید بهبهانی وزیر راه در دولت نهم و دهم بلافاصله پس از سانحه هوایی ارومیه و کشته و زخمی شدن بیش از 100 نفر از مسافران اعلام کرده است که هنوز هم آمار سوانح هوایی ایران نسبت به متوسط حوادث هوایی جهان پایین است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی «فردا» ، سوانح هوایی در طول 6 سال عمر دو دولت نهم و دهم همواره یکی از مشغولیات وزارت راهی بوده که حمید بهبهانی سکاندار آن بوده و هنوز هم در جهت مخالف همه آمار و ارقام منتشر شده ، همه چیز را عادی نشان می دهد.

وزیر راه بدون توجه به انتقادات و نگرانی افکار عمومی، مدعی شده این دومین حادثه با این وسعت طی 2.5 سال گذشته در کشور است که آمار بالایی محسوب نمی شود. برخلاف برخی جوسازی ها هنوز هم امنیت پروازی در ناوگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران بالاست.

با این همه مشخص نیست منظور بهبهانی از جوسازی و امنیت پرواز و آمار بالا چیست که سازمان های بین المللی و نگاهی به سوانح هوایی کشور در سالهای اخیر و مقایسه آن با آنچه در کشور های دیگر جهان اتفاق افتاده ، خلاف پفته های وی را نشان می دهد.

سخنگوی سازمان بین المللی امنیت پرواز در مصاحبه ای با آسوشیتدپرس،گفته است : از سال 57تا88شمسی، 17 سانحه هوایی در طول تاریخ صنعت هواپیمایی در نقاط مختلف دنیا به وقوع پیوسته که این تعداد جزو بدترین و مرگ بارترین سوانح محسوب می شوند.

به گفته این مقام مسئول طی این 32 سال در کشورهای جهان، پنج هزار و 248 نفر جان خود را از دست دادند.

بنابراین گزارش، طی این مدت پنج هزار و 248 نفر در جهان جان خود را در سوانح هوایی از دست داده اند که بااحتساب 168 کشته حادثه سقوط هواپیما در قزوین این رقم به 5416 نفر می رسد که متاسفانه در مقایسه با آمارکشته شدگان سوانح هوایی کشورمان در 29 سال گذشته ( 1610 نفر) میتوان گفت که سهم کشورمان از تلفاتسوانح هوایی به نسبت کل جهان نزدیک به 30 در صد است.

به گزارش «فردا» ، همچنین تعداد کشته شدگان سوانح هوایی در هفت سال گذشته سه هزار و 496 نفر است که 795نفر آنها در سوانح هوایی ایران جان سپرده اند، بنابراین حدود 23 درصد از کشته شدگان سوانح هوایی در هفت سال اخیر مربوط به سوانح هوایی ایران است .

بر اساس آمار سازمان جهانی هواپیمایی غیرنظامی (ایکائو) ایران در مقایسه با کشورهای همسایه نیز، بیشترین میزان سوانح هوایی را به خود اختصاص داده است. کشورهایی نظیر قطر، کویت، سوریه و عمان تاکنون هیچ کشته ای را در سوانح هوایی خود نداشته اند .

این در حالی است از سوی دیگر با وجود آنکه میزان پروازهای انجام شده در کشورهایی چون ترکیه، امارات و بحرین بیش ازپروازهای ایران است، این کشورها در مقایسه با ایران تلفات جانی کمتری را در سوانح هوایی خود تجربه کرده اند .

امار و ارقام اعلام شده در مورد سوانح هوایی کشور بدون در نظر گرفتن حادثه اخیر در ارومیه بوده و با احتساب آن باید 77 نفر کشته را به آمار های فوق افزود و سپس از آقای بهبهانی پرسید باز هم آمار سوانح را بالا نمی دانید؟ آیا نباید فارغ از فرافکنی و حاشیه سازی به فکر جان هم وطنانی بود که مجبورند خطوط هوایی داخلی را برای مسافرت انتخاب کنند؟

بهبهانی اگر تاکنون توانسته به راه های مختلف و دلایل متعدد و البته مبهم با استیضاح مجلسی ها روبرو نشود ولی باید در پیشگاه مردم پاسخگو باشد که آماره بالای کشته شدگان و سوانح هوایی از نظر ایشان چقدر است تا راضی شوند فکری به حال جان این مردم بکنند.

به هر تقدیر دیگر صحبت از افتتاح چند باره پروزه های نیمه تمام نیست ، موضوع خلف وعده آقای وزیر در مورد فلان بزرگراه و راه آهن و امثالهم نیست ، موضوع جان مردم است که متأسفانه خم به ابروی آقایان نیانداخته و اینجا است که نماییندگان مردم در مجلس نیز باید در قبال رأی های خود جوابگو باشند که می خواهند در رأس امور باقی بمانند یا نه؟


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/22ساعت 8:39 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

شناسایی و دستگیری عوامل ترور شهید علیمحمدی بار دیگر صحه بر این گذاشت که منافقان از چشمان تیزبین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در امان نخواهند ماند.

به گزارش «فردا» حیدر مصلحی 53 ساله پس از برکناری محسنی اژه ای و با رای اعتماد 194 نفر از نمایندگان مجلس سال گذشته بر صندلی وزارت تکیه زد. ششمین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دارای مدرک کارشناسی ارشد الهیات و معارف اسلامی است و همچنین تحصیلات حوزوی را تا سطح خارج فقه و اصول در حوزه‌های علمیه قم و تهران گذرانده است.

از سوابق پیش از وزارت می توان به مسئولیت های وی در قرارگاه های مناطق عملیاتی جنوب و غرب کشور اشاره کرد. مصلحی در چند دوره نیز نماینده ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه، سپاه پاسداران، سازمان اوقاف و امور خیریه و نیروی مقاومت بسیج بوده است. وی همچنین عضویت در هیئت مرکزی نظارت شورای نگهبان را در کارنامه خود به ثبت رسانده است.

وی سال گشته از سوی رییس جمهور به عنوان وزیر اطلاعات به بهارستانی ها معرفی و با رای اعتماد نسبتا خوب نمایندگان ملت نیز مواجه شد. مصلحی در جلسه تشریح برنامه ی خود برای وزارت مهار وکاهش روند فسادکلان اقتصادی در کشور، کشف توطئه های آمریکا و صهیونیسم علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، مبارزه با تروریسم و بهره گیری از احساس مسوولیت مردم با فرآوردههای اطلاعاتی در سطح هر یک از قشرهای مختلف جامعه برای آگاه سازی و به صحنه نگه داشتن آحاد جامعه را مورد اشاره قرار داد که به حق می توان گفت طی این مدت هم برنامه های خود و هم خواسته های مردم جهت برقراری امنیت در کشور را به نحو احسن به اجرا گذاشته است.

وی در این مدت بر خلاف سایر وزرا اقدام به برگزاری 3 نشت های خبر با خبرنگاران کرد که در آن اخبار مسرت بخشی مبنی بر انهدام گروه های مختلف تروریستی و دستگیری عوامل آن داد.

از اقدامات ویژه مصلحی در دوران وزارت می توان به دستگیری ریگی و برخی از عوامل این گروه اشاره کرد که طی مدیریت اطلاعاتی مقتدرانه صورت گرفت؛ اوج روزهای پرکار وزارت اطلاعات در انتخابات ریاست جمهوری بود که طی آن اقدامات ضد امنیتی دشمنان شناسایی و منحل شد.

آخرین و چشم گیر ترین اقدام وزارتخانه ای که مصلحی ریاست آن را بر عهده دارد، شناسایی عوامل ترور دکتر علی‌محمدی و انهدام شبکه های اطلاعاتی موساد است که البته اولین نبوده و بی شک آخرین آن هم نخواهد بود. سربازان گمنام امام زمان (عج) با هوشمندی دست های ناپاک دشمنان را از جنایات پاک کرده و پرده از فعالیت های گروهک های آنان در خاک ایران بر می دارند.

این اقدام هوشیارانه وزرات اطلاعات بازتاب گسترده ای در رسانه های خارجی داشت که به ذکر تعدادی از آنها اکتفا می کنیم:

* روزنامه الحیات چاپ لندن با انتشار این خبر، به سخنان "هیلاری کلینتون " وزیر خارجه آمریکا اشاره کرد که دیروز (دوشنبه) وارد منطقه شد و به ابوظبی پایتخت امارات عربی متحده رفت و تلاش کرد فضاسازی علیه ایران را تشدید کند ولی خبر بازداشت افراد مرتبط با ترور استاد علی‎محمدی دانشمند ایرانی سخنان وی را تحت‌الشعاع قرار داد.

* خبرگزاری فرانسه به همراه دیگر رسانه‌های غربی در بخش عربی خود اعلام کرد که وزارت اطلاعات ایران از بازداشت عوامل ترور مسعود علی محمدی دانشمند هسته‌ای خود خبر داد.

* شبکه خبری الجزیره در پایگاه خبری خود با این تیتر که "ایران [اعضای] یک شبکه جاسوسی اسرائیل را بازداشت کرد " تصریح کرد که ایران اعلام کرده است که موساد برای ترور دانشمند ایرانی از چند کشور اروپایی و چند کشور در منطقه سوء استفاده کرده است.

* روزنامه نیویورک‌تایمز نیز با اشاره به اعترافات عامل ترور مسعود علی‎محمدی در خصوص داشتن ارتباط با شبکه جاسوسی موساد در گزارشی به سکوت رژیم صهیونیستی اشاره کرد و نوشت مقامات صهیونیستی هیچ پاسخی به اعترافات عامل قتل فیزیکدان هسته‌ای ایران مبنی بر داشتن رابطه با موساد ارائه نکردند.

* واشنگتن‌پست در گزارشی اعلام کرد که عامل ترور دانشمند هسته‌ای ایران با موساد ارتباط داشته است و به داشتن چنین ارتباطی اعتراف کرده است.

* آسوشیتدپرس در گزارشی با اشاره به دستگیری عامل ترور مسعود علی‎محمدی توسط مقامات ایران، به نقل از منابع ایرانی تصریح کرد که قاتل علی‎محمدی با عوامل سازمان جاسوسی موساد ارتباط داشته است و این رسانه‌ آمریکایی نیز به سکوت رژیم صهیونیستی در مقابل اعترافات این قاتل به داشتن ارتباط با موساد اشاره کرد.

* سی ان ان نیز گزارش داد که ایران قاتل دانشمند هسته‌ای خود را دستگیر کرد. این شبکه آمریکایی همانند دیگر رسانه‌های آمریکا به پوشش خبر دستگیری عامل ترور علی‎محمدی پرداخت و به سکوت رژیم صهیونیستی در خصوص ارتباط فرد دستگیر شده با موساد اشاره کرد.

* روزنامه انگلیسی فایننشیال تایمز نیز در گزارشی نوشت: ایران خبر دستگیری تروریست‌های دانشمند هسته‌ای را اعلام کرد.

در پایان باید جمله ای را خطاب به منافقین و جنایتکارانی که با پشتوانه دولت های استکبار قصد تجاوز به حریم ایران اسلامی را دارند و آن اینکه بدانید اعمال نابخردانه شما هرگز از چشم سربازان گمنام امام زمان (عج) پنهان نمانده و دیر یا زود گرفتار ترازوی عدالت ایران اسلامی خواهید شد.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/22ساعت 8:32 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

شما در کشوری غیر از ایران خلبان هستید و از موقعیت اجتماعی خوبی نیز برخوردارید ولی هیج خانواده ای حاضر نیست به شما دختر بدهد و دلیل آن را نداشتن امنیت جانی در شغل شما عنوان می کنند.

در یکی از پروازها با ایران آشنا می شوید و چون در خبرها از قول وزیر راه ایران خوانده اید که " آمار سوانح هوایی ایران پایین است " تصمیم می گیرید شانس خود را در ایران امتحان کنید.

مدتی را در ایران می مانید و خواسته خود را با چند نفر در میان میگذارید ولی خودتان به کسی پیشنهاد ازدواج نمی دهید چرا که از این کار تجربه خوبی ندارید.

شما با مشورت یکی از همکاران یک میهمانی ترتیب می دهید و در دعوت نامه قید می کنید که قصد دارید همسر آینده خود را در این میهمانی انتخاب کنید، هر چند به دلیل باور نکردن حرف وزیر راه ایران امید چندانی به استقبال از این دعوت را ندارید.

شب مهمانی در یکی از رستوران های مجلل خارج از شهر تهران با تعجب فراوان مشاهده می کنید که جا برای سوزن انداختن نیست، حالا دارید باور می کنید که در ایران خلبان ها و کادر پرواز امنیت جانی دارند وگر نه چطور می شود این همه استقبال از مردی که هر روز با هواپیما پرواز می کند و معلوم نیست که سالم به زمین بنشیند؟

بعد از اینکه میهمانان خود را یکی یکی معرفی کردند شام سرو می شود و سپس شما 4 مورد را انتخاب می کنید و از آنها می خواهید که بالای سن حاضر شود و خود را بیشتر معرفی کنند.

هنگامی که این افراد در کنار شما ایستاده اند ناگهان یک اتوبوس مسافربری با سرعت از دیوار گذشته و داخل می شود و بیش از70 نفربه همراه شما در این حادثه کشته می شوند و شما با وجود اینکه در پرواز امنیت داشتید بر روی زمین ناکام از دنیا می روید.

یکی از دوستان شما از راننده اتوبوس سئوال می کند چرا این کار را کردی؟ نقص فنی پیدا کرد؟گاز یا فرمان گیر کرد؟

و راننده با خونسردی پاسخ می دهد نه مسافران خواستند که راه را کوتاه تر کنم، من به آنها گفتم که باید این ساختمان را دور بزنیم وای آنها اصرار داشتند که زودتر برسند.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/22ساعت 8:26 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

اهالی تئاتر یک سال است که منتظر تبدیل شدن حرف‌های حمید شاه‌آبادی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند تا طرح‌های و صحبت‌های کلی او را به صورت عینی درک کنند و از سرنوشت هنر خود در کشور آگاه شوند. بالاخره یکی از آن چندین برنامه این مدیر عملی شد و ابلاغش باعث اعتراضات فراوانی شد این طرح، شیوه‌نامه شورای حمایتی بود که ساز و کار جدیدی را برای تولید تئاتر رواج داد.

از بررسی کلیت این شیوه نامه و درست یا نادرست بودن آن در این مجال صرفنظر می‌کنیم و نکته جالب توجه و عجیب آن را بررسی می‌کنیم. در این شیوه‌نامه سوابق اجرای تئاتر در شهرستان به رسمیت شناخته نشده است و برای قرارداد مالی فقط سوابق اجرا در تهران لحاظ می شود.

چون این شیوه‌نامه توسط حمید شاه‌آبادی تنظیم شده و در حال حاضر متولی اصلی تئاتر کشور یعنی مرکز هنرهای نمایشی تبدیل به روابط عمومی آقای شاه‌آبادی شده است؛ در تمام سطرهای این مطلب روی صحبت ما با معاون وزیر ارشاد است.

آقای معاون، هنوز یک ماه از سخنرانی شما در سالن کنفرانس مجموعه تئاترشهر در حضور «روسای انجمن‌های هنرهای نمایشی سراسر کشور» نگذشته که این شیوه‌نامه را ابلاغ کرده‌اید. مگر شما در این مراسم اعلام نکردید که ما برای کل کشور برنامه‌ریزی می‌کنیم نه تهران. صحبت‌های خودتان را به این زودی فراموش کردید؟

شما در آن مراسم از حضور خبرنگاران ابراز ناراحتی کردید (با اینکه همکاران خود شما، رسانه‌ها را برای پوشش خبری دعوت کرده‌ بودند) و گفتید: «مثل این که ما هیچ وقت از دست خبرنگاران راحت نخواهیم شد ... » مطمئن باشید که همین گونه خواهد بود . رسالت رسانه همین است. یکی از مهمترین کاربردهای رسانه (که در دولت نهم و دهم بسیار پررنگ شده و نیاز آن بسیار حس می‌شود) این است که صحبت‌های خود شما مدیران را ثبت کند تا بعد از مراسم آن‌ها را مطالعه کنید و به یاد داشته باشید این وعده‌ها را مژده داده‌اید.

مگر قرار نبود از هنرمندان تئاتر شهرستان حمایت شود تا رشد پیدا کنند؟ با این شیوه‌نامه شما، حتی فعالیت هنری آن‌ها رسمیت ندارد و سابقه هنری محسوب نمی‌شود. دلیل این تنافضات مدیریتی چیست؟ مگر قرار نبود شما برای کل کشور برنامه‌ریزی کنید؟

با این اوصاف هنرمندان شهرستانی با چه انگیزه‌ای باید تئاتر کار کنند؟ مطمئن هستید که شما در راستای سیاست تمرکززدایی از تهران عمل می‌کنید و «نگاه شما به تهران و شهرستان به یک شکل است»؟ به همین دلیل است که تئاتری‌های شهرستان‌ها تماما چشم به تهران دارند و به هر نحوی شده خود را به تهران می‌رسانند تا ساکن این شهر شوند و بتوانند سالی دو سه بار روی صحنه دیده شوند و یا کاری اجرا کنند. با این وضعیت چگونه می‌توان دم از تقویت تئاتر شهرستان زد؟

تصور شما این است که اگر مجله "نمایش" برای تئاتر شهرستان صفحاتی در نظر بگیرد، مشکل تئاتر شهرستان حل و این هنرمندان سرگرم می‌شوند؟ شما هنوز تئاتر را به عنوان یک شغل محسوب نمی‌کنید و آن را به شکل کار فوق برنامه می‌بینید.

آیا شیوه‌های درمانی شما برای تئاتر ما این گونه است و قرار است تمام مشکلات تئاتر کشور را بدین شکل حل کنید؟

مدیر واقعی به دنبال ویترین سازی نیست بلکه به دنبال کار اساسی است که حتی شاید در دوره مدیریت خود او بروز نکند و بعدها نتایج آن دیده شود. اما شما از زمان ورود خود به دنبال مسکن‌های موقتی هستید.

البته در شرایطی که تئاتر تهران در وضعیت مبهم و ناگواری قرار گرفته حرف زدن از تئاتر شهرستان و مشکلات آن کمی منطقی نیست چون در همین شهر تهران که اصطلاحا مرکز تئاتر کشور است، انجام کار تئاتر چنان دشوار شده که برخی خانه نشین شده‌اند، برخی سراغ کارهای تصویری سطح پایین رفته‌اند، برخی سراغ مشاغل دیگر رفته‌اند و برخی نیز که نام شناخته‌شده تری دارند سرسختانه مانده‌اند و در پلاتوها و یا حتی خانه‌ها و پارکینگ ساختمان‌ها تئاتر تمرین می‌کنند، پس از مشقات زیاد چندین ماهه، کاری آماده می‌کنند و در صف اجرا می‌ایستند تا شاید نوبتی به آن‌ها برسد!

احتمالا شما از این شرایط خیلی ناراحت نیستید چون نمایش‌های به زعم شما مذهبی با شرایط آسان‌تری در حال اجرا هستند و ویترین رنگارنگی را ساخته‌اید. این اتفاق نشانگر این است که بعد از گذشت این همه سال، دید مدیران ما به کار مذهبی، نمایشی است که ظواهر مذهبی داشته باشد. آیا تا به حال حدیثی را شنیده‌اید که در اسلام ما فکر کردن عبادت است؟ پس هر تئاتری که ما را به فکر و اندیشه وادارد، مذهبی است. کاش این دید حاکم می‌شد تا می‌دید چه آثار فاخری در تئاتر تولید خواهد شد. ولی شما قصد این کار را ندارید و مشغول تولید آثار سفارشی به اصطلاح مذهبی هستید.

در مورد وضعیت مالی گروه‌ها نیز که اوضاع بسیار وخیم است. چندین ماه است که تئاتری‌ها حقوق‌های ناچیز خود را دریافت نکرده‌اند. این روند به قول سیروس همتی کارگردان و نمایشنامه‌نویس کشور «آیا مشکل شرعی ندارد؟»

خبر دارید که برخی از تئاتری‌ها به دلیل دریافت‌نکردن‌ حقوق خود پس از گذشت یک سال در حال مسافرکشی در خیابان‌های تهران هستند؟ تئاتری‌هایی که قرار است با هنر خود فرهنگ‌سازی کنند، با این شرایط اگر بتوانند زندگی کنند، هنرمندان بزرگی هستند.

با ادامه این شرایط به نظر شما چه اتفاقی در تئاتر خواهد افتاد؟ احتمالا شما همان دید برنامه‌ریزانی را دارید که برای از بین بردن فقر، فقیران را از بین می‌برند. به نظر شما راه نجات تئاتر، پراکنده کردن تئاتری‌ها است؟ هنرمندی که وضعیت کاری او تا این حد مبهم است برای امرار معاش به چه مسیری می‌رود؟

آقای شاه‌آبادی روی تمام صحبت‌های ما با شما است نه حسین مسافرآستانه مدیر مرکز هنرهای نمایشی چون می‌دانیم همه کاره تئاتر کشور شما شده‌اید. گفتنی‌های بسیاری وجود دارد که باز هم خواهیم گفت چون رسالت رسانه‌ای ما این است.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/22ساعت 8:26 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

حضرت آیت الله خامنه‌ای عوامل اصلی فتنه سال 88 را طراحان خارجی دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی را که مردم به آنها سران فتنه می‌گویند، در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند و دشمن آنها را به وسط صحنه هُِل داده بود که البته آنها نیز باید راه خود را از دشمن جدا می‌کردند که این کار را انجام ندادند و مرتکب گناه شدند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار هزاران نفر از مردم قم، بصیرت و تشخیص صحیح شرایط، احساس تعهد ومسئولیت و حضوربه موقع در صحنه را سه عامل اصلی موفقیت در امتحانهای الهی و زمینه ساز پیشرفت مادی و معنوی برشمردند وتأکید کردند: ملت ایران با عبور موفقیت آمیز از امتحانهای گوناگون الهی در طول 32 سال گذشته، امروز مقتدرتر از هر زمان دیگر با عزم و اراده قوی و هوشیاری و یکپارچگی به راه خود برای رسیدن به قله های سعادت و کمال و حیات طیبه دنیا و آخرت ادامه خواهد داد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار که در سالروز قیام تاریخی مردم قم در نوزدهم دی سال 56، برگزار شد، این حادثه بزرگ را نشانه پیشگامی مردم قم در بصیرت، احساس مسئولیت و حضور در صحنه دانستند و افزودند: حرکت نوزدهم دی مردم قم در سال 56، یک سیلی محکم به رژیم طاغوت و جبهه استکبار بود که با هدایت امام خمینی (ره)، زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 شد.

ایشان با تأکید بر اینکه حساسیت بالای دشمنان نسبت به مردم و حوزه علمیه قم، به دلیل بصیرت بالا، روحیه احساس تعهد و حضور به موقع در صحنه آنان است، خاطرنشان کردند: عکس العمل دشمنان در قبال قدرت نمایی مردم، حوزه علمیه، علما و جوانان قم در جریان سفر رهبری به این شهر مقدس نیز، نشان دهنده همین روحیات والا و عظمت این حرکت و همچنین عجز و آسیب پذیری دشمنان است.

رهبر انقلاب اسلامی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نحوه واکنش دنیای کفر واستکبار در 32 سال گذشته را نمونه دیگری از آسیب پذیری مخالفان و معاندان نظام اسلامی و عظمت حرکت ملت ایران برشمردند و افزودند: تشکیل نظام اسلامی در ایران وایستادگی در مقابل قلدرترین حکومتهای دنیا، ارائه یک راه نو برمبنای اسلام واقعی بود که این موضوع برای جبهه استکبار و ظلم، تحمل ناپذیر است و علت اصلی مخالفت ها با جمهوری اسلامی ایران نیز همین قضیه است.

حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری کارهای بزرگ و سربلندیهای ملت ایران در میدانهای مختلف، تأکید کردند: این ملت به برکت موفقیت در امتحانهای الهی توانسته است خود را از لحاظ معیارهای معنوی و مادی بالا بکشد که پیشرفتهای علمی و فناوری و کار و خدمت رسانی در سراسر کشور نمونه های پیشرفت مادی است.

ایشان با اشاره به کمک ها و الطاف الهی در تمام این موفقیت ها تأکید کردند: ملت ایران در میدانهای گوناگون دست قدرت الهی را دیده و حس کرده است.

رهبر انقلاب اسلامی شکست فتنه سال گذشته را نمونه ای از الطاف و دست قدرت الهی دانستند و افزودند: با لطف و عنایت خداوند متعال، مردم، بیدار و وارد صحنه شدند وتوانستند توطئه ای عظیم را خنثی کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: هنوز ابعاد فتنه سال گذشته به طور کامل شناخته نشده است و زمینه های زیادی برای تحلیل و تبیین آن وجود دارد زیرا دشمن طراحی و محاسبات دقیقی انجام داده بود.

ایشان عوامل اصلی فتنه سال 88 را طراحان خارجی دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی را که مردم به آنها سران فتنه می‌گویند، در واقع بازیچه طراحان اصلی بودند و دشمن آنها را به وسط صحنه هُِل داده بود که البته آنها نیز باید راه خود را از دشمن جدا می‌کردند که این کار را انجام ندادند و مرتکب گناه شدند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: انسان نباید بازیچه دشمن شود و اگر غفلتی هم کرد ولی در وسط کار متوجه موضوع شد، باید بلافاصله راه خود را تغییر دهد.

حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین زوایای فتنه سال گذشته تأکید کردند: عامل اصلی، دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند و در طراحی و محاسبات خود به دنبال حذف جمهوری اسلامی و تغییر نظام بودند.

ایشان افزودند: طراحی اصلی دشمنان، این بود که جمهوری اسلامی و حقیقت و شعار دین از جامعه ایران برچیده شود و قاعده حکومت و دولت را به شکل مطلوب خود تشکیل دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: صحنه گردانان اصلی، حالت دیگری را نیز طراحی کرده بودند که اگر به نتیجه مطلوب خود نرسند، کشور را به آشوب بکشانند و با تقلید از انقلاب اسلامی و بوجود آوردن کاریکاتوری از آن، به اهداف خود برسند.

ایشان افزودند: اما ملت ایران با تشخیص صحیح اوضاع، احساس تعهد و حضور به موقع در صحنه، به دهان طراحان اصلی زد و بساط آنها را جمع کرد.

رهبر انقلاب اسلامی موفقیت ملت ایران در این آزمون بزرگ و پیچیده را زمینه ساز پررنگ تر شدن خط دین و انقلاب در کشور و اقتدار روزافزون نظام اسلامی دانستند و خاطرنشان کردند: اقتدار روزافزون در واقع پاداش الهی برای موفقیت در این آزمون است.

حضرت آیت الله خامنه ای همه آحاد مردم و مسئولان را به حفظ هوشیاری و تشخیص صحیح مسائل اصلی از مسائل فرعی و جابجا نکردن آنها فراخواندند و افزودند: نداشتن بصیرت و شکست در امتحان الهی موجب تنزل و انحطاط جامعه خواهد شد، همانگونه که نتیجه شکست مردم در امتحان الهی در دوران امیرالمومنین علی (ع) و شهادت آن حضرت در محراب عبادت به دست اشقی الناس، به شهادت رسیدن حضرت سیدالشهدا علیه السلام و یاران ایشان در حادثه کربلا بود.

ایشان جایگاه والای کنونی ملت ایران و موفقیتهای او در مسائل داخلی و تأثیرگذاری در منطقه و مسائل مهم جهانی را نتیجه سربلندی در امتحانهای گوناگون دانستند و خاطرنشان کردند: دشمن تلاش فراوانی انجام می دهد تا با فشارهای اقتصادی، و تبلیغات دروغین و پرحجم و ترساندن دولتها و ملتها از جمهوری اسلامی ایران، مانع از ادامه مسیر پیشرفت نظام اسلامی شود اما به نتیجه نرسیده است.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شکست سیاستهای امریکا در قضایای فلسطین، لبنان، افغانستان و عراق افزودند: امریکاییها، جمهوری اسلامی ایران را عامل اصلی ناکامی های خود معرفی می کنند در حالیکه آنها از بیداری و سیاست صحیح ملتها شکست خورده اند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای تأکید کردند: تأثیر و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در منطقه و در میان ملتها تأثیری معنوی است زیرا نظام اسلامی موجب بیداری ملتها می شود و در چنین شرایطی است که امریکا تمام تلاش خود را به کار می بندد تا دولت کنونی عراق بر سر کار نیاید اما به دلیل بیداری مردم، این دولت سر کار می آید و امریکا هم هیچ کاری نمی تواند بکند.

ایشان خاطرنشان کردند: ملت ایران به راه پیشرفت و اقتدار خود تا رسیدن به قله ها و حیات طیبه دنیا و آخرت ادامه خواهد داد.

حضرت آیت الله خامنه ای عزم و اراده مردم و مسئولان را برای پیمودن این راه، خوب و قوی ارزیابی و تأکید کردند: شرط ادامه موفقیت آمیز مسیر پیشرفت و اقتدار، بیداری و دستکم نگرفتن دشمن است.

ایشان افزودند: همه آحاد مردم بویژه جوانان، روحانیون، دانشگاهیان و مسئولان باید هوشیاری خود را حفظ و دو چندان کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان تأکید کردند: بیداری مسئولان، خدمت به مردم و حفظ یکپارچگی در میان خود است که همچون خاری در چشم دشمن خواهد بود.

در ابتدای این دیدار حجت الاسلام والمسلمین سعیدی تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه سلام الله علیها، با اشاره به قیام تاریخی نوزدهم دی سال 56، تأکید کرد: مردم قم همواره در صحنه بوده و نشان داده اند که پشتیبان ولایت فقیه هستند.

وی به نمایندگی از مردم استان قم و حوزه علمیه و علما از سفر اخیر رهبر انقلاب اسلامی به شهر مقدس قم تشکر و قدردانی کرد.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/22ساعت 8:25 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

موضوع : سامان دهی و نابسامانی های توسعه ی علمی 
انتشارات : کویر


توسعه کلمه ای است که حتی اگر تعریفی از آن نداشته باشیم ، زیبا می نماید و به همین دلیل هر روزه خود را در میانه هزاران نام از هزاران گونه توسعه اسیر می بینیم ، از توسعه فرهنگی و اقتصادی گرفته تا توسعه ارتباطات. 
اما آنچه حتی در بین افزوده های این نام زیبا عمدتا غایب و مهجور مانده ، یکی از اساسی ترین و زیربنایی ترین انواع آن است.
اگر بپذیریم دانش بشر رشد هدفمندی تمدنی است که می خواهد در جهان جدید به زندگی خود ادامه دهد، چاره ای نداریم جز آن که بپذیریم توسعه علمی یکی از ارکان توسعه همه جانبه و توسعه ای کامل در همه شوون زندگی ماست.
مفهوم توسعه علمی برخلاف تصور بسیاری ، مفهومی تک بعدی نیست که مفهومی وابسته به دهها شرط و پیشفرضی است که باید در این روند همه آنها را به حساب آورد.
کتاب در «ایران را چه کنم؟» که اخیرا به قلم دکتر رضا منصوری و از سوی انتشارات کویر در شمارگان 1100نسخه به چاپ رسیده است ، درواقع نگاهی است جامع به این مهمترین گونه توسعه ای که برای جامعه امروز ما ضروری تر از هر تلاشی است.
بسیارند افرادی که دم از ارائه راهکارهایی می زنند که باید آنها را پیمود تا بتوان در راه پرپیچ و خم مفهومی پیچیده چون توسعه به نتیجه ای مشخص رسید.
اما بسیاری از اینان باوجود صداقت و ایمانشان به کار نمی توانند راهی پیمودنی را نشان دهند؛ چرا که بدرستی با راز و رمزهای این مفهوم آشنا نیستند.
این موضوع بویژه زمانی بروز می کند که موضوع بحث شما نه تنها توسعه که توسعه علمی باشد. صحبت در این باره تنها وابسته دانستن مفاهیم مدیریتی نیست ، بلکه باید تاریخ ، فرهنگ ، جامعه و سیاست را به نیکویی شناخت ، از پیچ و خم های جامعه توسعه نیافته آگاه بود، تجربیات دیگران را دانست و از همه مهمتر با مفهوم آشنا و در عین حال جدید علم آشنا بود.
شاید یکی از مهمترین نقاط سوتفاهم در بحث علم ، به خود معنای این کلام بازمی گردد اگرچه قرنهاست با کلمه علم و عالم سر و کار داریم ؛ اما واقعیت تاریخی آن است که اندک زمانی (در مقیاس گذشته تاریخی ما) از آشنایی ما با مفهوم علم جدید (Sience) می گذرد و شاید به همین دلیل است که بسیاری در تعریف این واژه و به تبع آن تعریف تدوین مقوله ای ضروری چون توسعه علمی به اشتباه می افتند و اگر چه نظریات ارزشمندی ارائه می کنند؛ اما چون محک تجربه به میان آید، کمتر از آنها می توانند سربلند از آزمون عمل بیرون آیند.
شاید توجه به این مطالب اهمیت کتاب «ایران را چه کنم» بیشتر مشخص کند. نویسنده این کتاب یکی از برجسته ترین کیهان شناسان ایران و عضو آکادمی علوم جهان سوم (TWAS)است و علاوه بر این ، سالها سابقه ترویج و گسترش علوم را در کارنامه دارد.
دکتر رضا منصوری که استاد دانشگاه صنعتی شریف ، رئیس انجمن فیزیک ایران و مدیر مسوول نشریات ترویجی چون دانشگر و نجوم است ؛ تنها دارای وجهه علمی محض نیست. او در سالهای گذشته بسیاری از وقت خود را در تلاش برای مدون کردن راهی برای گسترش و ترویج علم در ایران و نهادینه کردن مفهوم توسعه علمی و ضرورت آن سپری کرده است.
شاید اولین دستاورد جدی او بیانیه طالقان بود که به عنوان اولین سند توسعه همه جانبه ایران با تکیه بر نقش زیرساختی توسعه علمی تدوین و منتشر شد اما علاوه بر این ، سالها فعالیت اجرایی در نهادهای مدیریت علمی که آخرین آنها معاونت پژوهشی وزارت علوم در دولت آقای خاتمی بود، وی را با واقعیت ها و دشواری های نهادسازی و کار علمی و بستر سازی و جهت دار کردن فرایند توسعه بخوبی آشنا کرده است.
بسیاری از منتقدان او، تغییر لحن وی طی سالها و رو آوردن به روشهای متفاوت را درباره منش وی بیان می کنند؛ در حالی که به نظر می رسد تجربه تلاش پیگیر در قلب دستگاه های اجرایی وی را به سوی ایده های عملی بر مبنای واقعیات جامعه علمی ایران معاصر هدایت کرده است و از همین جهت است که آخرین کتاب وی درخصوص توسعه علمی که عنوان ثانویه ساماندهی و نابسامانی های توسعه علمی منتشر شده جایگاه ویژه ای می باید.
دکتر منصوری که پیش از این علاوه بر بیانیه طالقان که جمعی از دانشمندان آن دوران آن را امضا کردند، کتابهای توسعه علمی ایران و ایران 1427 را نوشته بود، در آخرین اثر خود نگاهی چند وجهی به مسائل مبتلابه علم و توسعه در ایران امروز انداخته است.
کتاب در مقدمه خود با این پرسش که علم چیست ، به بیان 4تعریف برداشت متمایز از واژه علم می پردازد و از ابتدا بصراحت بیان می کند یکی از مهمترین موانع شکل گیری توسعه علمی در کشورهایی نظیر ایران ، از همین نکته آغاز می شود که برخی معانی مستقل و بدون همپوشانی را به لغتی واحد اطلاق می کنیم.
اما کتاب تنها به همین موضوع بسنده نمی کند و در بخش اول خود به نابسامانی هایی می پردازد که در مقوله توسعه علمی وجود دارد.
نکته مهم در این میان آن است که این سخنان از زبان شخصی بیان می شود که چندین سال سکان دار امر پژوهش علمی در کشور به شمار می رفت و به نوعی آن را باید انتقاد از معضلاتی دانست که شخص به طور مستقیم با آنها دست به گریبان بوده است تفاوت ویژه این نوع نگاه را می توان از همین نقد از خود متوجه شد که بستری برای توسعه علمی به شمار می رود.
در حالی که کمتر مسوولی حاضر می شود انتقاد به سیستم تحت مدیریت خود را بپذیرد. رضا منصوری خود با آشکار کردن نقاط ضعف این مدیریت از روشهایی که عملا دایره تصمیم و عمل مدیران علمی را محدود می کند، سخن به میان می آورد.
عناوین فصلهای این بخش یعنی ارتباط علوم تجربی با علوم دینی ، موانع یا عوامل رشد پژوهش ، آسیب شناسی و نقش جلسه داری در اداره کشور واژه گزینش و توسعه علمی ، فناوری هسته ای و الگوی امنیتی ژاپن و طرح موضوعی به نام قرار مغزها، نشان دهنده چند جانبه نگری در توجیه به نابسامانی های توسعه علمی است.
بخش دوم این کتاب بخش سامان دهی است که باز هم با فصلهایی چون مدلهای شبه اقتصادی علم و علم در ایران ، دانشگاه و تعریف آن ، چرا و چگونه زبان فارسی باید زبان علمی ما باشد به طرح دیدگاه های نویسنده در خصوص ساماندهی وضع موجود می پردازد.
برخی فصلهای کتاب ، برگرفته از مصاحبه ها و مقالاتی است که نویسنده در چند سال گذشته درخصوص وضعیت علم در ایران و توسعه علمی ایران تالیف کرده است.
نویسنده خود درباره ماهیت و محتوای این کتاب می نویسد: کتاب توسعه علمی ایران کشکولی از نکته های مرتبط با علم و ایران بود، در کتاب ایران 1427طرح توسعه ایران ، به تمایز از توسعه اروپا، مبتنی بر فراگونگی و دانایی مطلق در انداخته شد.
کتاب حاضر جد و جهدی چندگانه را مطرح می کند تا سوتفاهم ناشی از غلبه افکار وادادگان و افسردگان تاریخ در طول 800سال از بدنه جامعه ما زدوده شود و تا ایران را آن کنیم که بالقوه هست ، سرزمینی مقتدر و آباد، جایی که خشتی رها مانده نباشد و انسان به خلقت خدا آفرین گویند. با وجود این ، ایران را چه کنم.
همان طور که ذات علم توسعه علمی است ، پیش از پاسخهایی که ارائه می کند، سوال جدید مطرح می سازد. سوالهایی مانند این که امروز باید چه کرد تا اولا توسعه علم به عنوان زیرساخت و بستر توسعه همه جانبه پذیرفته شود و از آن مهمتر نقش هر یک از افراد جامعه در این میان کدام است؟ با کدام روش و با کدام استراتژی می توان تلاش برای توسعه علمی را از مفهومی آکادمیک خارج و به بدنه جامعه تزریق کرد؟ نقش موسسات آموزش علوم در سطوح ابتدایی در این فرآیند کدام است؟ و کدام نهاد باید مدیریت توسعه علمی را ساماندهی کند؟
اگر حاصل این کتاب برانگیختن سوالاتی از این دست در ذهن مردم باشد، باید آن را اثری موفق ارزیابی کرد؛ اما نه این کتاب می تواند و نه وظیفه دارد نقشه راهی برای رسیدن به نقطه مطلوب ارائه کند.
شرط توسعه علمی ، ایمان به امکان پیمودن این راه دشوار است و این راه طی نخواهد شد مگر علم به مفهوم صحیح آن در ذهن مردم جای گیرد و همه مردم باور کنند علم (Science) کالایی تشریفاتی ، لوکس و دور از زندگی روزمره آنها نیست.
باید همگان بپذیرند که پژوهش و تحقیق علمی و توسعه علمی تنها راه دستیابی به توسعه همه جانبه است و این جز با ترویج علم ممکن نخواهد بود.
ترویج علم به عنوان یکی از ابزارهای اساسی و دستمایه های اصلی رشد علمی و توسعه علمی تلقی می شود و این موضوع شاید کلیدی ترین راه برای رسیدن به توسعه علمی باشد و این منزلی است که در ره آن خطرها و بیمهای فراوانی نهفته است و تنها به نیروی ایمان می توان آن را پیمود.
شاید جانمایه این مفهوم در این جمله مقدمه «ایران را چه کنم؟» به خوبی آورده شده است که «تفکر برای فهم جز با ایمان معنی ندارد. هر کسی که فکر می کند تا بفهمد، پس به فهم ایمان دارد و سرانجام خواهد فهمید.
آنان که به خرد، به تفکر و عقل ایمان ندارند، به هیچ چیز ایمان ندارند و اسیر توهمند و کتاب سعی دارد این اوهام را کنار زند و این سعی بزرگی است که جز با سعی مضاعف خواننده علاقه مند به ایران و توسعه علمی آن به بار نخواهد نشست.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/15ساعت 1:59 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

مشخّصات کلی متولدین دی ماه:

دارای شخصیّت عالی ، خیلی لایق و کاردان ، بهترین رئیس ، انتقامجوی شدید ، ساده پوش و بی آلایش ، محتاط ، آرام و صبور ، مرد عمل ، مقتدر ، پر تحمّل ، جدّی و جاه طلب ، فعّال و کوشا ، واقع بین ، سرکش ، پول دوست ، بیهوده انرژی تلف نمی کند ، از تجربیّات خود و دیگران به خوبی استفاده می کند ، با‌شرف و با ‌وجدان ، تمیز ، خودکفا و سودجو ، دارای حس مسئولیّت زیاد ، دشمن ولخرجی و اسراف ، حسابگر ، مخالف تجمّلات ، صاحب شأن و مقام ، سازمان دهنده خوب ، تقریباْ سیاستمدار

کوشا و مطمئن و خونسرد ، تودار ، مالک همسر خود ، حسود و بدبین ، متنفّر از طلاق ، دارای عدم اعتماد به نفس کافی ، قدرت طلب ، خانواده دوست ، خشک ولی مهربان ، خشن ، دارای زبان نیش‌دار ، شاد و با نشاط ، دارای باطن خروشان ، غیر قابل گذشت ، قدر شناس ، گاهی اوقات خجالتی ، باانضباط ، بد اخم و بد عنق ، دارای حافظه قوی ، زود سر کار می آید و دیر می رود ، از تنبلی بیزار است ، اهل دکتر و دارو ، خونسرد و مداوم ، ثابت قدم ، خودکار ، مذهبی ، شنونده خوب و گاهی اوقات لجباز

----------------------

مرد دی

قدرت طلب، خانواده دوست، خوددار و سرد، در عرصه عشق کم حرف و کم تظاهر، پدری جدی و خشک اما مهربان و دلسوز. مقام را به ثروت ترجیح می‌دهد. در جوانی بسیار جدی است ولی به تدریج که پا به سن می‌گذارد نرم می‌شود. ابراز عشق و علاقه را باید به وی یاد بدهید. مرد این ماه هرگز از روی هوس ازدواج نمی‌کند

----------------------

زن دی

جاه طلب، کد بانو، منظم، کمی لجباز و زود رنج، همیشه آراسته و خوش لباس، هدف نهائی او همیشه تامین زندگی، جلب احترام و کسب اقتدار و برخورداری از موقعیتهای چشمگیر است. از نظر اجتماعی فوق العاده مبادی آداب و با نزاکت است.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/1ساعت 1:27 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

سکوت رفتن
می روی ؟


آرام برو همچون نسیم

درهم نریز اشک زمین

می روی؟

تنها برو بی همسفر

از میان جنگل عشق گذر

می روی؟

این بار برو با قاصدان راه من

هم قدم با خاطرات من برو

هر نفس بایادمن با دوری ام اشکی شکن

می روی؟

همروی کن با صدای قلب من

دست اشک بی گناهم را بگیر

که شده رسوای عالم در جهان عاشقان


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/1ساعت 12:56 عصر توسط ملیحه ایزی نظرات ( ) | |

   1   2      >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت


Google

در این وبلاگ
در کل اینترنت